یه زمانی کلی فضای مجازی بودم البته برای یادگیری
الان تنها جایی که هست اینجا میام جای دیگه ندارم
مثل خیلیا تلگرام و اینیستا و...ندارم
پیش خدای خودم راحتم همین که خدارو دارم بسه
و در اینده به زنم میتونم راحت بگم نه در فضای مجازی بودم
نه در واقعیت به دختری رو دادم..البته همیشه گفتم زهرا
من به زهرا خیلی اعتماد دارم امیدارم هیچ وقت از اعتمادم سو استفاده نکنه
الان که ازش خبر ندارم اما قبلا خیلی خوب میدیدم چقدر خوبه
نه در فضای مجازی بود نه در واقعیت با کسی بود
اما روزی اگه غیر این باشه این اشتباه منو میرسونه
از اعتماد حرف زدم یاد یه چیزی افتادم
زمانی که زهرا گوشی تازه خریده بود میداد پسر عمش نرم افزار بزنه
اما پسر عمش تمام اس ام اسهاشو میخوند و میومد به همکلاسیای پسر ما
میگفت اونام میخندیدن مسخره میکردن زهرارو
من زمانی که فهمیدم خیلی ناراحت شدم چنین ادمی از انسانیت هیچی نبرده
چطور ابروی فامیلشو میبرد و به حریم شخصی زهرا وارد میشد
زهرا اعتماد کرده بود اون از اعتماد زهرا سواستفاده کرده بود
و حرفاشو میخوندبه همه میگفت به منم گفت منم با فحش جواب دادم
من خواستم زهرارو اون موقع اگاه کنم اما دیدم بگم زهرا منو محکوم میکنه
سعنی کردم بهش بفهمونم اما نمیدونم فهمید یا نه
خلاصه زمان میگذره اما رفتار الان زهرا خیلی باهام بد شده
خدایا خودت مواظبش باش و حرفامو بهش بگو
|