امروز اولین امتحانو خوب دادم
اره زهرارو دیدم....
برگشتم املاک دیروز قرار گذاشته بودم خونه رو بدم رهن و اجاره
و دادم رهن و اجاره
خب یکمی هم از بابا مامانم بگم
آدمای خوبین از نظر دیگرانم خیلی خوبن
مامانم بیشتر از بابام دوسم داره و مثل بقیه معتقده
بچگیه من از همه خوشگلتر بوده اینو زندایامم خاله هامم میگن
خب مامانم مثل یه مرده غیرتی
بابام هم سن من بود 2تا کارگاه فرشو اداره میکرد
خلاصه الانم مامانم قسمت زنانه رو اداره میکنه
قبلا خودشم کار کرد بود به این خاطره در امده مامانم بیشتره!
خودش میگه خونه یه جا نشستنو دوست نداره
هر دو در سطح استادی(فنی حرفه ای) اداره میکنن کارگاهو
خب من خودمم مدرک استادیشو گرفتم خیلی وقت پیش
اها عکس تابلوه خودمم میذارم نگه داشتم واسه خونه خودم
و عکس کارهای کارگاهو
فرشهای 65رج به بالا هستن با طرحهای عالی و معروف
یادمه کوچیک بودم یه بار یه فرش 80رج داشتیم زبان زده خیلیا شده بود
کاملا ابریشم بود نخ کم داشت
الان فرشا کوچیکن قدیما بابام تو کارگاش فرش 25متری هم داشته
الان نقشه هاش مونده فقط
چنتا عکسشونو میذارم زیاد داشتم یادم نیست کجا گذاشتم
البته زیاد نگفتم و پر و بالشو زدم یه وقت فکر نشه پوز میدم یا...
این طرحش مال داییم هست
چندسال پیش داشتیم اینو
از فرشای دیگه پیدا کنم باز میذارم
70رج
راستی من هیچ وقت زهرارو امتان نکردم
چون بهش اعتقاد داشتم ولی از خودم نگفتم بش
می خواستم ببینم منو به خاطره خودم می خواد یا نه...