چند روزی که بستری بودم معلوم نیست چه بلایی سر خطم اومده
یکی اس میده مریم هستم یکی میگه سانازم یکی میگه النازم
یکی میگه مهسام !!!!!
معلوم نیست کی بودن
نداشتن ماشین عذابم میده رفتن به کارگاه سخته اینجوری
باید یدونه بخرم اینطوری نمیشه
دوستام امروز با بابام رفته بودن گردش!!!
اره خب بابای من خیلی اجتماعیه خیلی از دوستام
دوست دارن همیشه باهاش گردش برن
شاید چون راحته و خشک نیست
من رفتم یکم باغ کار داشتم عشق آدم نباشه گردش نمیچسبه که...
نظرات شما عزیزان:
|